ايلياى ماايلياى ما، تا این لحظه: 8 سال و 9 ماه و 5 روز سن داره

ايليا جون, اميد مامان و بابا

سلام دوباره

1395/12/26 0:31
60 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مامانی سلام عشقم سلام گلم سلام میوه زندگیم 

مامان بالاخره برگشت،بعد از یه غیبت خیلی طولانی،ما اسباب کشی کردیم خونه  جدید،من امتحانای بسیار سخت ترم آخر رو گذروندم و کلی لحظات خوب که باتو گذشت و حیف که من ثبتشون نکردم.فقط بگم مامان دیگه درسش تموم شد.هرچند الان همزمان هم داروخانه میره هم سرکارقبلیش ،ولی ماباهم میریم سرکارعینکعینک ولی خانم مربیت هم هس.از دوران امتحانات و سختیهاش نگم مامانی که تاصبح بامن بیدار میموندی تازه آخراش آداپته شدی س1بخوابی و مامان هم تاصبح بیدار ،توهم روزا ماموریت خطی خطی کردن کتاباوجزوهای منو داشتی ولی بالاخره گذشت.حالا تو دیگه خیلی پسر بامزه و دوست داشتنی و فهمیده ای شدی.بابایی رو هم خیلی دوست داری.خیلی وقتا دوتایی میزنید ومیرید کلبه کودک و کلی گشت وگذار وسیب زمینی خوری

پسرک من اول کلمات سخت سختو یاد میگیریه بعد آسونارو :گوجه،جوجه ،دد،آب البته با فتحه،اگه هوس کنی ماما،از کلماتیه که یاد گرفتی،البته اگر چیزی رو بخوای میگی آسی آسی ،چندبار پشت هم و بااصرار،کلی هم پشت گوشی الو الو میگی والبته آواز خوندن و گفتن بی وقفه یه سری آوا وکلمات با اینتونیشن خاص خودت هم داری

خلاصه واسه خودت آقا شدی.من متوجه نشدم تو کی بزرگ شدی قلب من...ولی اینو بگم تو گیومه ،هنوز هم بحد بینهایت شیرمیخوری.از شب تا صبح،و روزها اگر خونه باشیم پی در پی

تا بینهایت دوستت دارم پسرم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)